احمد نادری گفت: در حوزه پرورش به یک ساختار منسجم نرسیده ایم. نتیجه این شده است که اکنون مشاهده می کنیم مدارس مختلفی وجود دارد و هرکدام سبک های مختلف در حوزه فرهنگ دارند.
به گزارش خبرنگار مهر، احمد نادری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در برنامه تلویزیونی پرسشگر که شامگاه گذشته روی آنتن رفت، با بیان اینکه در چهار دهه گذشته وضعیت پرورش یک وضعیت ناهمگون و بحران آلود بوده است که به یک بحران فرهنگی هم منجر شده است گفت: یک سری آزمون و خطاهایی در حوزه فرهنگی از ابتدای انقلاب تا کنون داشته ایم. یک سیر و فراز و نشیبهایی طی شده است؛ در یک دولتی به غلط به این نتیجه رسیدند که باید این ساختار پرورشی حذف بشود با این توجیه که آموزش از پرورش جدا نیست. البته اصل حرف درست است اما بدی ماجرا این بود که با یک نگاه سیاسی به حذف این ساختار نگاه میشد.
وی ادامه داد: این اتفاق اواسط دولت دوم اصلاحات رخ داد. اما بعد دوباره ساختار برگشت. این رفت و برگشتها نشان میدهد که بک بحران فرهنگی درست کرده ایم و حوزه پرورشی از این بحران فرهنگی رنج میبرد. آزمون و خطاها در حوزه ساختار و نحوه فعالیتها و کارکردها فراز و نشیبهایی داشته است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه سطح پرورش را در سطح عاملیت که مربیان پرورشی هستند تعریف کرده ایم و ساختاری تعریف نشده است که بزرگترین و جدی ترین عیب آموزش و پرورش در این حوزه محسوب میشود گفت: در حوزه پرورش به یک ساختار منسجم نرسیده ایم. نتیجه این شده است که اکنون مشاهده میکنیم مدارس مختلفی وجود دارد و هرکدام سبکهای مختلف در حوزه فرهنگ دارند.
نادری افزود: تکثر متعادل فرهنگی را نفی نمیکنیم و مهم است و به آن پایبند هستیم اما هیچکدام از دولتهای ملی از زمان تأسیس نیشن استیت ها تا الان در بحث اصول بنیادین پرورشی کوتاه نیامده اند.
وی با بیان اینکه اکنون مدارس مختلفی داریم که سبکهای آموزشی و پرورشی مختلف دارند گفت: در یک مدرسهای مذهب مهم است در جای دیگر کمتر اهمیت دارد و در واقع سلایق مختلف است. این تکثر تا یک جایی قابل قبول است اما یک مبنا و پایه پرورشی منظم در سطح کلان ایجاد نکرده ایم زیرا اساساً ساختار ما مشکل دارد. علت این است که در دولتهای مختلف دیدگاههای سیاسی مختلف را بر آموزش و پرورش غالب کرده ایم.
وی با اشاره به پویشها و برنامههای فرهنگی آموزش و پرورش در ایام کرونا گفت: فعالیتهایی از این دست از دهه ۶۰ ادامه داشته و فقط مقداری ظاهر آن تغییر میکند و درون ساختاری به موضوع نگاه نمی شود. خوب است معاون پرورشی پاسخ دهد که آیا میزان شرکت در پویشها قابل اندازه گیری است و تأثیر آنچه میزان بوده است؟ ما یک خطای تاریخی در نظام آموزشی و پرورشی از دهه ۷۰ به بعد مرتکب شدیم که خصوصی سازی تمام عیار است و بحران جدی کنونی در حوزه پرورشی نتیجه آن است.
نادری افزود: خصوصی سازی ای بحران را آورده که اصلاً فرهنگ و ارزشهای ایرانی اسلامی انقلابی برای ما مهم نیست. به این معنا که هر کس پول بیشتری داشته باشد آموزش بهتری دریافت میکند و آن هم با هدف پشت سرگذاشتن سد کنکور است. در سطح آموزش عالی هم فرد پول میدهد که آموزش ببیند که پول در بیاورد. یک چرخه ناقصی در سیستم آموزشی ایجاد شده که به ان بحران فرهنگی دامن زده است. اکنون انبوهی از اقدامات دم دستی را در سطح پرورشی شاهدیم که مدلهای دهه شصتی است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولتهای توسعه گرا و نئولیبرال اساساً دغدغه پرورش به آن معنا را ندارند گفت: فعالیتهای کتابخانه ای و… وجود دارد اما در اولویت و دغدغه جدی نیست. نگاه به آموزش و پرورش در دولت نئولیبرال اینگونه است که آموزش و پرورش هزینهبر و یک امر سرباری است. مشکل از نوع نگاه است. وقتی نگاه نئولیبرال غلبه میکند سیستم به سمت خصوصی سازی میرود.
وی افزود: منکر خدمات ارائه شده نیستم. اما وزیر دولت آقای روحانی اعلام میکند که خصوصی سازی را تا ۲۰ درصد افزایش داده است که خلاف قانون اساسی است. این سیر خصوصی سازی شتابان خلاف قانون اساسی است و قانون اساسی آموزش همگانی را حق همه میداند؛ در حالی که آموزش را طبقاتی کرده ایم. این یک شاخص عدم در اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت است. شاخص بعدی دانشگاه فرهنگیان است که زمینگیر شد. از دانشگاه فرهنگیان در حال حاضر چیزی باقی نمانده است. ورودی و خروجی که سالیانه باید میداشت تا نیروهای تازه نفس را به آموزش و پرورش تزریق کند با یکدیگر همخوانی ندارد.
نادری ادامه داد: چند رو زقبل فراخوانی در شبکههای اجتماعی گذاشتم که جامعه فرهنگیان مشکلات را اعلام کنند. ۷۰۰۰ پیام برایم ارسال شد که از این تعداد سه مشکل اصلی احصا شد که معیشت، منزلت و مدیریت از جمله آنهاست. نظام رتبه بندی، اصلاح شرایط جذب، اصلاح شرط سنی در استخدام و … از جمله مشکلات ذیل این سه محور اصلی هستند. اینها نشان میدهد که در دولت نئولیبرال معلم شأن و منزلتی ندارد.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قرار بود دانشگاه فرهنگیان سالانه ۱۰۰ هزار خروجی داشته باشد که به حدود ۲۵ هزار ورودی در سال ر سیده است گفت: جفاهایی در تعیین رئیس دانشگاه فرهنگیان نیز صورت گرفت و با یک لجبازی روی گزینهای اصرار کردند و شورای عالی انقلاب فرهنگی به آن رأی نداد. اعضای شورا روی رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان حرف داشتند ولی ایشان در یک برههای به طور غیرقانونی سرپرست باقی ماند و یک درگیری در شورای عالی رخ داد و حرمت شکنی هایی صورت گرفت. اینها نشان میدهد که دانشگاه فرهنگیان محل بحث است.
وی ادامه داد: خبری غیررسمی رسیده است که آقای خنیفر هم از ریاست دانشگاه فرهنگیان حذف و قرار است فرد دیگری جایگزین شود که هنوز نهایی نیست.
نادری با طرح این سوال از معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش که آیا تلاشها و اقدامات در حال انجام در حوزه پرورشی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی کنونی هست یا خیر؟ گفت: به نسل فعلی، نسل دوره دیجیتال میگویند و فضا متفاوت از نسلهای گذشته شده و ابزارهای آموزش و پرورش نسلهای گذشته منسوخ شده است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی همچنین درباره گردش مالی چندین هزار میلیاردی مؤسسات کنکوری گفت: این گردش بالای مالی مؤسسات کنکوری نشان دهنده مافیای اموزشی است. پنج مشکل اصلی را در آموزش و پرورش احصا کرده ام؛ نابرابری آموزشی و فاصله طبقاتی، حذف جایگاه اجتماعی معلم و منزلت آن به علت مسائل مالی، نظام نابرابر خرید خدمت، عدم اهتمام به مسئله تربیت و همکاری با کارتلهای اقتصادی آموزش از این جمله هستند.
وی افزود: مشکل اصلی آموزش و پرورش این است که سندتحول بنیادین که چندین جلسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی صرف آن شد و چندهزار ساعت کارکارشناسی روی آن صورت گرفت، مغفول است و باید دوستان آموزش و پرورش توضیح دهند که برای عملیاتی کردن سند چه کرده اند. در کنار آن سند ۲۰۳۰ در همین دولت شروع به اجرا میکند که دوستان مدعی هستند اکنون متوقف شده و امیدواریم که به صورت عملی کنار رفته باشد.
وی با بیان اینکه باید آموزش و پرورش را از سیطره نگاههای سیاسی خارج کرد گفت: مشاهده کرده ایم که در دولتهای مختلف به آموزش و پرورش به دید سازمان رأی و یک حزب سیاسی نگریسته شده است. آموزش و پرورش در همه دولتهای ملی پایهای ترین وسیله اجتماعی کردن است و باید فکر جدی به حال آن کنیم وگرنه در گام دوم انقلاب نمیتوانیم دستاورد جدی داشته باشیم.