جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
ویرایش محتوا
احمد نادری

دانشیار مردم‌شناسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی

دسته بندی ها
مشارکت با ما
مشارکت
طرح ها و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید.

سمبل تعقل دولتی تشیع

دکتر احمد نادری رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران

انسان برخاسته از تحولات مرتبط با انقلاب اسلامی، انسانی دیگرگونه است. انسانی که با قدرت باورهایش توانسته است در طول چهار دهه آنچنان نقش شگرفی در معادلات بین‌المللی ایفا کند که اکنون یکی از پایه‌های سیاست بین‌الملل محسوب می‌شود. چگونگی تربیت این انسان و نحوه شکل‌گیری این‌گونه متمایز از انسان مدرن، مجالی دیگر را می‌طلبد و البته باید مورد بحث متفکران علوم اجتماعی و انسانی باشد.
یکی از این انسان‌های متمایز، سردار سپهبد سلیمانی بود که مردمان منطقه غرب آسیا او را با نام کوچکش، یعنی حاج قاسم می‌شناسند. او تجسم و تبلور متفاوت بودگی انقلاب ایران از همه انقلاب‌های دنیا، و تمایز کنشگران این انقلاب از تمامی انقلاب‌های تاریخ، مخصوصا در دوره مدرن است. جمهوری اسلامی به‌عنوان یک نظام سیاسی برخاسته از انقلاب ایران، با توجه به متفاوت بودنش، اساسا در عرصه سیاست خارجی نیز متفاوت عمل کرد و این تفاوت اساسا هم نقطه قوت آن و هم نقطه دشمنی‌های بسیار توسط بازیگران امپریالیستی دنیا بوده و هست. قبلا در مورد نظریه «تعقل دولتی تشیع» و مدل سیاست خارجی جمهوری اسلامی زیاد نوشته‌ام و در دسترس است. جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کنشگری که مجبور به بازیگری در فضای دولت-ملت‌ها (Nation-States) بود و از سویی در حوزه نظر این نظریه را قبول نداشت؛
به نوعی از مدل کنشگری در حوزه فضای منطقه‌ای و سیاست بین‌الملل دست یافت که همانا بسط حوزه نفوذ در فرای مرزهای آن با استفاده از عناصر فرهنگی و اجتماعی بود. بسط حوزه نفوذ ایران در دوره جمهوری اسلامی به‌طور خاص از پایان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس شروع شد و این پروسه با روندی پرشتاب ادامه داشته است. در بسط حوزه نفوذ، دو نوع از قدرت موضوعیت داشته است: قدرت سخت و قدرت نرم. قدرت سخت ایران را می‌توان متکی بر توانایی‌های متخصصان نظامی و دانشگاهی ایران در حوزه‌های مختلف فنی و تکنولوژیک دانست که سمبل آن امروزه موشک‌های نقطه‌زن بی‌شماری است که کابوس متجاوزان و رقبای منطقه‌ای و جهانی است. این البته بخشی از قدرت سخت ایران است. توانایی ایجاد نبردهای نامتقارن و ‌‌داشتن دست برتر در آنها، اساسا امری است که بر پایه همین قدرت سخت مهیا شده است و البته رقبا و دشمنان به‌خوبی به آن آگاه هستند. قدرت سخت، از سویی ایمنی لازم را فراهم کرده تا شهروندان ما به دور از تهدیدهای متعارف منطقه‌ای و بین‌المللی به زندگی روزمره خود بپردازند و از سویی دیگر، ایران را تبدیل به قدرتی منطقه‌ای و باثبات کرده است که به‌عنوان یک مرکز هماهنگ‌کننده برای سیاست‌های مبتنی بر فرهنگ اسلامی مطرح است.
قدرت نرم اما، در ادامه این قدرت سخت توانسته است نام ایران را در سیاست بین‌الملل به‌عنوان یک کنشگر منطقه‌ای و بین المللی و در عرصه منطقه‌ای و محلی غرب آسیا به‌عنوان یک بازیگر پرنفوذ و البته محبوب مطرح کند. مدل کنشگری جمهوری اسلامی ایران در حوزه قدرت نرم، مبتنی بر عناصر فرهنگی بوده است که به‌زعم من در سه لایه اسلامی، شیعی و فارسی قابل تحلیل است.
این بسط نفوذ با استفاده از قدرت نرم اتفاق افتاده است و ثمره آن را می‌توان امروزه در کنشگری‌های ضد‌امپریالیستی مردمان منطقه غرب آسیا در حوزه سیاست هویتی (Identity Politics) و در آنچه از آن با عنوان محور مقاومت (Axis of Resistance) یاد می‌کنیم، مشاهده کرد. محور مقاومت در منطقه غرب آسیا دو دستور کار جدی داشته است: سیاست هویتی مبتنی بر اسلام؛ و مبارزه با هژمونی امپریالیسم غرب به سرکردگی آمریکا. هر دوی این عناصر را می‌توان در شخصی به نام حاج قاسم سلیمانی یافت. او به‌عنوان سمبل محور مقاومت و همچنین انسانی متفاوت، توانست پس از چند دهه مجاهدت، اکنون منطقه را به جایی برساند که نقطه افول هژمونی ایالات متحده آمریکا شود و این
افول منطقه‌ای آنچنان کینه و نفرتی را در دل آمریکایی‌ها جای داده است که ترور ناجوانمردانه‌اش را به‌عنوان سیاستی انفعالی دنبال کرده‌اند.
حاج قاسم سلیمانی توانست با پیگیری سیاست هویتی در منطقه‌ای که بازیگران اروپایی و بعدها آمریکایی با نفرت‌زایی قومی و ملی آن را تکه‌پاره
کرده بودند؛ نوعی از انسجام اجتماعی مردمی ایجاد کند که نتیجه آن را می‌توان در افزایش نفرت روزمره از غربی‌ها و به‌خصوص آمریکایی‌ها دید. بررسی مکانیسم ایجاد و کارکرد این انسجام اجتماعی مجالی دیگر را می‌طلبد، اما آنچه در مجموع می‌توان به آن اشاره کرد این است که این انسجام اجتماعی در ملت‌های منطقه، زمینه ایجاد یک بازیگر تمدنی را به‌وجودآورده است که از سویی خود در معادلات تغییر نظم جهانی فعالیت جدی دارد و از سوی دیگر در آینده نزدیک سهم خود را به‌عنوان یک بلوک جدید قدرت از سیاست بین‌الملل
خواهد گرفت.

فیسبوک
واتساپ
توئیتر
لینکدین
پینترست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *