سرويس سياسی جوان آنلاين: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در رویکردی فراجناحی و در قامت یکی از کهنترین نهادهای انقلابی و اسلامی در تاریخ جمهوری اسلامی همواره در تلاش بوده است تا در فضای ملتهب منطقهای و فرامنطقهای با تشخیص سره از ناسره گام در راهی خطیر نهاده و در مقابل شانتاژهای تبلیغاتی و توطئههای استکباری در داخل و خارج ایستاده و امور تبلیغی جمهوری اسلامی ایران را مدیریت و راهبری نماید.
مهمترین مأموریت و اساسیترین چشمانداز این نهادِ کهن و انقلابی این است که با بزرگداشت مراسم و مناسبتهای انقلاب اسلامی همواره در جهت ترویج آرمانهای انقلاب سال ۵۷ حرکت کرده و با تأسی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب از کمرنگ شدن این اهداف و آرمانها جلوگیری نماید.
مهمترین مأموریت و اساسیترین چشمانداز این نهادِ کهن و انقلابی این است که با بزرگداشت مراسم و مناسبتهای انقلاب اسلامی همواره در جهت ترویج آرمانهای انقلاب سال ۵۷ حرکت کرده و با تأسی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب از کمرنگ شدن این اهداف و آرمانها جلوگیری نماید.
برای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی حضور مردم در صحنه و برپایی مراسم و مناسبتها به صورت مردمی و خودجوش همواره در اولویت اول بوده و از آن به عنوان یکی از شاخصهای اساسی مقبولیت عمومی انقلاب اسلامی در جامعه پاسداری نموده است، چراکه حفظ مشروعیت و مقبولیت سیاسی در جوامع مدرن همواره یکی از دغدغههای محوری دولت– ملتهای جدید بوده و نظامهای سیاسی از آن به عنوان پشتوانهای برای اعلام قدرت در فضای سیاسی استفاده نمودهاند. فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز در چهار دهه گذشته فارغ از تمام فراز و نشیبهای موجود در قالب تظاهرات و راهپیماییهای مردمی از حرکت در مسیر دموکراسی غربی خودداری کرده و شکل دیگری از مردمسالاری مبتنی بر خواست و اراده مردم ارائه نموده است.
جمهوری اسلامی برخاسته از یک خواست مردمی است و این خواست مردمی در یک پروسه در ابتدا انقلابی و پس از آن دموکراتیک انتخابی تا به امروز به عنوان یکی از نظامهای زنده و پرتکاپو به حیات خود ادامه داده است، از این رو نقش و جایگاه مردم در این نظام بسیار مهم دیده شده است و همین مردم بودهاند که به رغم دشمنیهای ۴۰ ساله نظام سلطه، با پشتیبانی از جمهوری اسلامی تا به امروز نظام را حفظ کرده و به آن استمرار بخشیدهاند.
نقش آفرینی مردم در استمرار و اعطای مقبولیت به نظام، در صور و شکلهای گوناگونی تحقق یافته است. از حوزه زندگی روزمره و مشارکت در امور مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بگذریم، در حوزه امر سیاسی میتوان مشارکت مردم را در دو حوزه جدی مشاهده نمود؛ حوزه مشارکت سیاسی در امر انتخابات و دیگری حوزه تظاهرات و راهپیماییها. از آنجا که تحلیل امر سیاسی در حوزه انتخابات مجال دیگری را میطلبد، لذا از این موضوع صرف نظر میکنیم، اما آنچه موضوع بحث کوتاه ما در اینجاست، بحث نمود امر سیاسی در حوزه تظاهرات و راهپیماییهاست. از نظر من میتوان نمود امر سیاسی را در تظاهرات به صورت عریان مشاهده نمود.
نقش آفرینی مردم در استمرار و اعطای مقبولیت به نظام، در صور و شکلهای گوناگونی تحقق یافته است. از حوزه زندگی روزمره و مشارکت در امور مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بگذریم، در حوزه امر سیاسی میتوان مشارکت مردم را در دو حوزه جدی مشاهده نمود؛ حوزه مشارکت سیاسی در امر انتخابات و دیگری حوزه تظاهرات و راهپیماییها. از آنجا که تحلیل امر سیاسی در حوزه انتخابات مجال دیگری را میطلبد، لذا از این موضوع صرف نظر میکنیم، اما آنچه موضوع بحث کوتاه ما در اینجاست، بحث نمود امر سیاسی در حوزه تظاهرات و راهپیماییهاست. از نظر من میتوان نمود امر سیاسی را در تظاهرات به صورت عریان مشاهده نمود.
از آنجا که اسلامیت یکی از مولفههای دوگانه مهم نظام اسلامی در کنار جمهوریت است و اساساً مردم ایران مسلمان هستند، کنشهای غیررسمی مسلمانان در حوزه غیررسمی نیز بعضاً یا معنای سیاسی مییابد یا اینکه قابلیت تفسیر سیاسی مییابند. نمونههای این گونه نمودهای غیررسمی را میتوان در راهپیماییهایی که در اعتراض به سیاستهای نظام سلطه صورت میگیرد یا اخیراً راهپیمایی اربعین یافت. اعتراضهایی که بسیاری از آنان به صورت خودجوش صورت میگیرد و بنمایههای مذهبی دارد، صورتهای کنشی غیررسمی دارد که اگرچه «کارکرد آشکار» و مستقیم آنان در حوزه سیاست رسمی تعریف نشده است، اما در حوزه «کارکردهای پنهان» کاملاً در حوزه سیاسی جمهوری اسلامی جای داشته و به نوعی بازتولید قدرت نرم برای نظام محسوب میشوند.
راهپیماییها و تظاهراتهایی که در ایران برگزار میشود نیز یکی از نمودهای امر سیاسی است که نظام سلطه سعی داشته است آن را نادیده بگیرد، البته داستان گفتهشده در بالا برای آنها هم به طریق اولی صدق میکند. تظاهراتها در واقع نقش حافظه سیاسی جمعی مردم ایران را برعهده دارند و نوعی سیستم بازتولید حافظهای تلقی میشوند و این سیستمهای حافظهای برای بازتولید جمهوری اسلامی بسیار ضروری و حیاتیاند، لذا بازتولید نظام از خلال همین انتقال سیستم حافظهای انجام میگیرد که در این چهار دهه شاهد امتداد بیوقفه و تسری یافتن به نسلهای سوم و چهارم بودهایم، از این رو نقش این تظاهراتها و راهپیماییها را نباید دستکم گرفت.
تظاهراتها و راهپیماییها علاوه بر نقش جامعهپذیری سیاسی و بازتولید حافظهای سیستم در حوزه فضای داخلی ایران، نقشی جدی نیز در فضای بینالملل و در سیاست بینالمللی دارد و آن، بازنمود نقش مردم در پشتیبانی از نظام و در نتیجه افزایش قدرت و پرستیژ نظام است. در واقع از سویی کشورهای قطب سلطه با رصد این تحولات، ارزیابیهای خود را در برآورد قدرت نرم نظام و پشتیبانی مردمی آن، بر مبنای واقعیت بنا میکنند و از سویی، کشورهایی که عضو این نظام نبوده یا مقابل آن هستند، اولاً جایگاه ایران را در تقابل با نظام سلطه جدی میبینند و ثانیاً این تقابل میتواند به الگوسازی منجر شود و آنان میتوانند نظام اسلامی ایران را به عنوان الگویی مقاوم انتخاب کنند و از آن الهام بگیرند.
در مجموع، آنچه جمهوری اسلامی را به عنوان نظامی خاص در دنیا مطرح کرده و منجر به تقابلی تمامعیار میان نظام سلطه و این موجودیت نسبتاً جدید در فضای بینالملل شده است، فضای ایدئولوژیک آن است. تقابل ایدئولوژیک میان این دو قطب که به تعبیر هانتینگتون ناشی از اعتقاد به دو نظام ارزشی جهانشمول و رقیب است، توانسته است نوعی از فضای قدرت- مقاومت را در سیاست بینالملل بهوجود آورد که در کنار بپاخیزی قطبهای جدیدی همچون چین و روسیه، آینده نظم جهانی را رقم خواهد زد و این آینده قطعاً نوعی نظم چندقطبی (Multipolar) خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران یکی از بازیگران جدی نظم چندقطبی بینالملل در آینده نزدیک خواهد بود و در این قدرتیابی و پروسه بازتولید قدرت، تظاهراتها و راهپیماییهای مردمی نقشی بسزا و چشمگیر دارند.
* عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی